
تخت فولاد
محوطه تاریخی تخت فولاد در حقیقت یه گورستان تاریخی و بزرگه که به لحاظ قدمت و همچنین افراد مدفون در اون بسیار با ارزشه .
اول از بنای هشت ترکی بقعه بگم که دوره شاه عباس ساخته شده و بعضی معتقدند مهندسش شیخ بهایی بوده …
گورستان تخت فولاد به لسان الارض هم معروفه و دلیلش را هم اینطور میگن که یه دوره ای امام حسن لشکر کشی کرده بوده برای فتح گرگان یا برای فتح قزوین …
توی مسیر اینجا نماز که میخونده .. زمین باهاش صحبت کرده …
یه اسم دیگه گورستان تخت فولاد ، بابارکن الدینه… بابا رکن الدین یه عارف و صوفی قرن هشت بوده و دوره صفویه وقتی فوت میشه پایین زاینده رود توی مسیر راه شیراز تو این گورستان دفنش میکنند و این گورستان رسما میشه گورستان بابارکن الدین .. راستی چون پل خواجو هم توی این مسیر بوده .. بعد از اون پل خواجو را هم پل بابارکن الدین میشناسن ..
حالا تخت فولاد از کجا اومده ؟؟ اونهم کلی روایت داره ..
یکی اینکه میگن امام حسن برای بی اثر کردن جادوی دشمنا یه تخت ساخته و …
یکی اینکه میگن یه سرداری بنام پولاد ، اینجا یه جایگاهی درست کرده بوده و مینشسته و کشتی سربازاشو تماشا میکرده .
دیگه اینکه میگن یه عارفی بنام بابا فولاد که کرامات بسیاری داشته اینجا مدفونه ..
ارزش این گورستان بعد از قبرستان وادی السلام نجف و قبرستان قدیمی قم … با ارزشترین گورستان شیعه است .. افراد مدفون توی این قبرستان خیلی با کرامات و مهم بودند .. از جمله یوشع نبی ، پیامبر بنی اسرائیل ،و خیلی از عرفا و سالکین ..
اینجا کلی هم تکیه هست و توی هر تکیه یه آرامگاهه که یا متولی اونجا بوده یا بعد از وفاتش کنار مزارش تکیه ساختند ….
چندین سال پیش کل محوطه این گورستان در حال تخریب بود و تکیه ها و بنا های با ارزش شده بودند مکان معتادان و عزیزان اهل عمل … ولی بالاخره یه عده دور هم جمع شدند و یه هیئت امنا تشکیل دادند و زیر نظر شهر داری شروع کردند به حصار کشی و بازسازی و مرمت قبور و تکیه ها ..
خیلی جای تجلیل داره … تجلیل تجلیل..تجلیل
میدونم شاید خیلی ها تون خوشتون نیاد و بگید ای بابا اینهمه تا اصفهان بریم .. قبرستون ببینیم …
ولی رفتن سر مزار کسی که شیخ بهائی بهش معتقد بوده و مرتب سر مزارش میرفته خیلی با ارزشه … شاید به بهونه دیدن مزارشون بریم کمی راجع به زندگیشون و تفکراتشون تحقیق و مطالعه کنیم .. از طرفی دیدن قبر یوشع نبی هم خالی از لطف و ثواب نیست .. ها
خیلی منبری شدم .. نه؟
ارادت – مجید حاتمی